چرا امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) که جزء مخلصین است فرمود : " خواهرم مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد !"
حضرت زینب (س) نیز به مقتضای طبع انسانی و دارا بودن احساس و عواطف در شهادت برادرها و برادرزاده ها و خواهر زاده ها و فرزندان خود و اسارت زنان و دختران و جسارت ها و مشکلات چهل منزل اسارت ، دچار فشار ها و نارحتی روحی و جسمی می شود هر چند صبور باشد ، لذا امام حسین (ع) نه از باب توبیخ بلکه از باب تذکر به مقتضای آیه ” وذکر فان الذکری تنفع المومنین ” و پیوسته تذکر ده زیرا تذکر مومنان را سود می بخشد ( ذاریات / 55) که دستور به تذکر و یادآوری داده و تمام مومنان موظف اند در ارتباط با یکدیگر بدان عمل نمایند ؛ ( المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ” مردان و زنان باایمان ولی یکدیگرند ، امر به معروف و نهی از منکر می کنند ( توبه / 71) به خواهرشان سفارش نمودند که مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد.این تذکر منافاتی با مقام حضرت زینب (س) ندارد .” منبع ؛ موسسه فرهنگی رواق حکمت)
چرا امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) که جزء مخلصین است فرمود : " خواهرم مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد !"
بنا بر دیدگاه کسانی که مفهوم ان را گسترش داده و اولیای الهی را نیز مصداق ان می دانند باید در جواب گفت : تمام افراد و مصادیق مخلصین حتی مصداق اکمل ان که پیامبران الهی باشند چون بشر هستند هم چون سایر آدمیان دارای غرایز و احساسات بشری بوده و به مقتضای این طبیعت آنان نیز درد گرسنگی ، تشنگی ، فشار و سختی جسمی و روحی ، درد و بیماری و … را حس می کنند چنان که دل هایشان درد غربت و مصیبت از دست دادن عزیزان و فشار شهوت را حس می کند.اما آنان اهل یقین اند و خداوند با روح خود حافظ آنان است؛ از این رو از شهوات نفسانی شتابان می گذرند.آیات بسیاری در قرآن دلالت دارد حتی پیامبران الهی پشت سر گذاشته اند و اگر این توفیق و روح ایمان نمی بود ، آنان نیز چون انسان های دیگر از پای می افتادند.از جمله این آیات است ” ولو لا ان ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم شیئاً قلیاً ” (اسراء /74) ای پیغمبر ، اگر تو را استوار نمی کردیم شاید اندکی به کافران می گراییدی"یا در داستان زلیخا و حضرت یوسف (ع) می فرماید : ” ولقد همت به و هم بها لولا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین “( یوسف /24) ان زن قصد او کرد و او نیز .اگر برهان پروردگار را نمی دید قصد وی می نمود ! این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم ؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود.بنابراین طمع شیطان برای اغوای تمام افراد بشر حتی مخلصین وجود دارد.منتها اغواگری شیطان در مخلصین به سبب عنایت الهی اثرگزار نیست ( ومن هنا یترجح ان الاستثناء انما هو من الاغواء فقط لا منه و من التزیین بمعنی انه لعنة الله یزین للکل لکن لایغوی الا غیر المخلصین ” -المیزان / 12 / 165 ) از این رو می توان گفت اگر کمک الهی نباشد همه انسان ها در معرض خطرند به گونه ای که امام عصومی ، مانند امام صادق (ع) می فرماید : ” رب لاتکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً ” (الکافی / 4 / 552) پروردگار من ! هرگز مرا به خودم وا مگذار حتی به اندازه یک چشم برهم زدن!(ادامه دارد)
چرا امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) که جزء مخلصین است فرمود : " خواهرم مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد !"
به تعبیر قران شیطان در مخلصین راه ندارد .پس چرا امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) فرمود : “خواهرم مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد ؟” آیاتی از قران کریم ، دلالت دارد بر این که شیطان اعتراف به عجز و ناتوانی خود در اغواگری و گول زدن مخلصین نموده است ، از جمله در آیه ” قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین ” (ص/82-83)گفت:به عزتت سوگند همه انان را گمراه خواهم کرد ، مگر بندگان خالص تو از میان آنها .هم چنین در آیه ” قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین (حجر/39-40) گفت : پروردگارا ! چون مرا گمراه ساختی من نعمت های مادی را در زمین در نظر آن ها زینت می دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان مخلصت را ! پیش از پرداختن به پاسخ تبیین مفهوم و مصداق مخلصین از منظر مفسران ضروری به نظر می رسد. ( با ادامه مطلب با ما باشید )
چرا زینب (س) در مجلس شوم یزید سخن گفت؟ (2)
هنگامی که آن بانوی دانش و معنویت می داند که حتی در آن شرایط مرگبار و آن مجلس شوم می تواند با سلاح نیرومند منطق زیبا و فاخر خویش و به وسیله دلیل ها و برهان های روشنگر و قدرت معجزه آسای بیان و اندیشه ی والایش ، آن بافته های رسوا و بی اساس را بی اثر سازد و از دین راستین خدا و حقوق پایمال شده ی خاندان پیامبر و مردم در بند استبداد خشونت کیش مذهبی دفاع نماید چگونه سکوت کند ؟چه بسا که رسالت خطیر دینی و وظیفه ی انسانی آن حضرت را برآن داشت تا پرده از روی حقایقی کنار زند که برای حاضران ِ در آن مجلس شوم و توده های مردم شام ناشناخته بود ، چرا که حاضران در مجلس را سرکردگان سپاه و کارگزاران سیاست و کارمندان دولت و گروه هایی از اقشار گوناگون تشکیل می داد که یزید به آنان بارعام و دستور حضور در آن مجلس شوم را داده بود. (کتاب زندگانی حضرت زینب (س) /آیت الله سید محمد کاظم قزوینی /ص 406)
چرا زینب (س) در مجلس شوم یزید سخن گفت؟ (1)
زینب (س) د رمجلس بیداد یزید و نشست فریبکارانه ی او در کاخ بیداد اموی ، منظره های منحط و جریانهای رسوایی را به چشم خود نگریست و از خود آن مردک فرومایه واژه هایی را شنید که آکنده از سخت ترین اهانت ها و تحقیرها به مقدسات راستین بود ، زشت ترین ریشخندها به باورهای دینی و در بردارنده ی پست ترین و کثیف ترین شیوه ها و کینه توزانه ترین روش ها در خودکامگی و ترکتازی به نام اسلام و خلافت را نشان داد.
آری آن بانوی دانش و کمال واژه هایی را از رهبری خودکامه و پرفریب اموی شنید که از حق ستیزی و کفرگرایی و انکار اساسی ترین باورهای دینی و راه و رسم عادلانه و انسانی مدیریت و مردمداری از سوی او پرده بر می داشت.افزون بر این یزید به جنایت دهشناک و بی سابقه ی دیگری دست یازید و آن این بود که در برابر همگان سرِ سرافزار امام حسین (ع) را در برابر خود نهاد و با نهایت مستی و پستی باچوبدستی خود بر لب و دندان پیشوای آزادی نواختن آغاز نمود و در همان حال به میخواری پرداخت.از کتاب زندگانی حضرت زینب(س) /علامه فقید آیت الله سید محمد کاظم قزوینی ص 405