ضرورت توجه به نیازمندان
امام باقر عليه السلام فرمود: «من بخل بمعونة اخيه المسلم و القيام له فى حاجة، الا ابتلى بالقيام بمعونة من ياثم عليه و لا يؤجر» «هر كه در كمك كردن به برادر مسلمان خود بخل ورزد واز اقدام در برآوردن حاجت وى دريغ كند به كمك كردن كسى گرفتار شود كه در كمك به او گناه باشد و اجرى هم نبرد» .
امام صادق عليه السلام فرمود: «ايما رجل من شيعتنا اتاه رجل من اخوانه فاستعان به فى حاجة فلم يعنه، و هو يقدر، الا ابتلاه الله تعالى بان يقضى حوائج عدة (غيره) من اعدائنا، يعذبه الله عليها يوم القيامة» .
«هر مردى از شيعيان ما كه نزد مردى از برادرانش آيد و از او درباره حاجتى كمك خواهد و او با اينكه قدرت دارد او را يارى نكند خداى تعالى او را به كمك كردن و بر آوردن حاجات دشمنان ما گرفتار سازد تا بواسطه آن در روز قيامت او را عذاب كند» .
و فرمود: «ايما مؤمن منع مومنا شيئا مما يحتاج اليه و هو يقدر عليه من عنده او من عند غيره، اقامه الله عز و جل يوم القيامة مسودا وجهه، مزرقة عيناه، مغلولة يداه الى عنقه، فيقال:
هذا الخائن الذى خان الله و رسوله، ثم يؤمر به الى النار» «هر مؤمنى كه مؤمن ديگر را از چيز خود يا ديگرى كه بر آن قدرت دارد منع كند و آن مؤمن به آن نيازمند باشد، خداى عز و جل در روز قيامت او را در حالى كه رويش سياه و چشمش كبود و دستهايش به گردن بسته باشد باز می دارد، پس گفته می شود: اين است آن خيانتكارى كه به خدا و رسول او خيانت كرده، سپس فرمان رسد كه او را به جهنم برند» .
و فرمود: «من كانت له دار فاحتاج مومن الى سكناها، فمنعه اياها، قال الله تعالى: يا ملائكتى، ابخل عبدى على عبدى بسكنى الدار الدنيا؟ ! و عزتى و جلالى! لا يسكن جناتى ابدا» «هر كه خانهاى داشته باشد و مؤمنى به سكونت در آن محتاج باشد و از او منع و مضايقه كند، خداى عز و جل خطاب كند كه: اى فرشتگان من! بنده ام به بنده ديگرم از نشستن در خانه دنيا بخل ورزيد، به عزت و جلالم سوگند، هرگز ساكن بهشت من نگردد» .
آن حضرت به جمعى كه در محضر او بودند فرمود: «شما را چه افتاده است كه ما را سبك می شماريد؟» مردى از اهل خراسان برخاست و عرض كرد: به خدا پناه می بريم كه شما يا فرمانى از شما را سبك شماريم.فرمود: «تو يكى از آنهائى كه مرا سبك شمردى» عرض كرد: معاذ الله كه شما را سبك شمرده باشم.فرمود:
«واى بر تو! آيا فلان شخص را، در آن وقت كه ما نزديك جحفه بوديم، نشنيدى كه می گفت به قدر يك ميل مرا سوار كن كه به خدا قسم خسته شده ام، و تو سر بلند نكردى (اعتنا نكردى) و او را استخفاف كردى، و هر كه مؤمنى را استخفاف كند به ما استخفاف كرده است، و حرمت خداى عز و جل را ضايع نموده است» .
و فرمود: «هر كه برادر مؤمنش براى حاجتى نزد او رود و او قدرت بر روا كردن آن داشته باشد و روا نكند خدا در قبر ماری را بر او مسلط كند كه تا روز قيامت انگشت ابهام او را بگزد، خواه [در قيامت] آمرزيده باشد، يا معذب» .
و حضرت امام موسى بن جعفر عليهما السلام فرمود: «من قصد اليه رجل من اخوانه مستجيرا به فى بعض احواله فلم يجره بعد ان يقدر عليه، فقد قطع ولاية الله عز و جل» .
«هر كه مردى از برادران ايمانيش نزد او رود و براى كارى به او پناه برد و او با اينكه قدرت دارد پناهش ندهد، به تحقيق پيوند و رابطه ولايتخداى عز و جل را بريده است» .
و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «من اصبح لا يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم» «هر كه روز آغازد و به كار مسلمين همت نگمارد مسلمان نيست» .
و فرمود: «من اصبح لا يهتم بامور المسلمين فليس منهم، و من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم» «هر كه روز آغازد و به كار مسلمين اهتمام نداشته باشد از آنان نيست، و هر كه بشنود كه مردى فرياد می زند «مسلمانها بدادم برسيد» و جوابش ندهد مسلمان نيست» .
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «من قضى لاخيه المؤمن حاجة، فكانما عبد الله دهره».
«هر كه حاجت برادر مؤمن خويش بر آورد، چنانست كه در همه عمر خود خدا را عبادت كرده است» .
و فرمود: «من مشى فى حاجة اخيه ساعة من ليل او نهار، قضاها او لم يقضها، كان خيرا له من اعتكاف شهرين» «هر كه در راه حاجتبرادر مؤمنش ساعتى از شب يا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد يا نه، براى او از اعتكاف دو ماه بهتر است» .
و امام باقر عليه السلام فرمود: «خداى عز و جل به موسى عليه السلام وحى كرد: بعضى از بندگان من با حسنهاى به من تقرب جويد و من بهشت را در اختيار او می گذارم، موسى پرسيد: پروردگارا آن حسنه كدام است؟ فرمود همراه برادر مؤمنش در راه بر آوردن حاجت او گام بردارد، خواه آن حاجت برآورده شود يا نشود» .
و فرمود: «هر كه در راه حاجتبرادر مسلمان خود گام بردارد، خداوند سايه 75 هزار فرشته را بر او خواهد افكند، و هيچ قدمى برنمی دارد مگر خدا براى او حسنهاى می نويسد، و سيئهاى را از او می زدايد، و درجه او را بلند می گرداند، و چون از حاجت او فارغ شود خداى عز و جل اجر حج و عمره براى او ثبت می كند» .
و فرمود: «ان المؤمن لترد عليه الحاجة لاخيه فلا تكون عنده فيهتم بها قلبه، فيدخله الله تبارك و تعالى بهمه الجنة» «گاهى مؤمن حاجتى از برادرش به او آورده می شود و نمی تواند روا كند ولى دل او به آن مشغول می شود و در انديشه آن است، خداى تبارك و تعالى او را به سبب همين انديشه و اهتمام به بهشت می برد» .
و امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كه حاجتى از برادر مؤمن خود را برآورد خداى تعالى در روز قيامت صد هزار حاجت او را برمی آورد كه نخستين آنها بهشت است، و يكى ديگر اين است كه خويشان و آشنايان و برادران او را داخل بهشت می كند، بشرط آنكه ناصبى (دشمن اهل بيت) نباشند» .
و فرمود: «ان الله تعالى خلق خلقا من خلقه انتجبهم لقضاء حوائج فقراء شيعتنا ليثيبهم على ذلك الجنة، فان استطعت ان تكون منهم فكن» .
«خداى تعالى از مخلوق خود گروهى را آفريده و آنان را براى بر آوردن حوائجشيعيان فقير ما برگزيده تا براى اين كار بهشت را به ايشان پاداش دهد.پس اگر توانى از آنها باش» .
و فرمود: «قضاء حاجة المؤمن خير من عتق الف رقبة، و خير من حملان الف فرس فى سبيل الله» «برآوردن حاجت مؤمن از آزاد كردن هزار بنده و بار كردن هزار اسب در راه خدا [براى جهاد] بهتر است» .
و فرمود: «لقضاء حاجة امرىء مؤمن احب الى الله تعالى من عشرين حجة، كل حجة ينفق فيها صاحبها مائة الف» «برآوردن حاجت مؤمنى در نزد خدا محبوب تر است از بيست حج كه صاحب آن در هر حجى صد هزار [دينار يا درهم] خرج كند» .
و فرمود: «هر كه اين خانه (كعبه) را طواف كند شش هزار حسنه براى او نوشته می شود و شش هزار سيئه از او محو می گردد و شش هزار درجه بالا می رود و چون نزديك ملتزم (4) رسد هفت در بهشت بر او گشوده می شود» ، عرض كردم:
فدايت شوم! اين همه فضيلت براى طواف است! فرمود: «بلى! ترا به بهتر از اين خبر دهم: بر آوردن حاجت مسلمانى افضل است از طوافى و طوافى و طوافى تا به ده طواف رسد» .
و فرمود: تنافسوا فى المعروف لاخوانكم، و كونوا من اهله، فان للجنة بابا يقال له المعروف، لا يدخله الا من اصطنع المعروف فى الحياة الدنيا، فان العبد ليمشى فى حاجة اخيه المؤمن، فيوكل الله عز و جل به ملكين، واحدا عن يمينه و آخر عن شماله، يستغفران له ربه، و يدعوان بقضاء حاجته» …ثم قال: «و الله لرسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اسر بقضاء حاجة المؤمن اذا وصلت اليه من صاحب الحاجة» در نيكى به برادران خود با يكديگر مسابقه گذاريد، و اهل نيكى باشيد، كه بهشت را درى است به نام معروف (نيكى) كه جز كسى كه در زندگى دنيا نيكى كرده داخل آن نمی شود، و چون بنده در راه برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداى عز و جل دو فرشته بر او می گمارد، يكى در جانب راست و ديگرى در طرف چپ او، كه برايش از پروردگار آمرزش خواهند و براى روا شدن حاجت او دعا كنند» …آنگاه فرمود: «به خدا قسم وقتى مؤمن به حاجتش رسد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از خود او خوشحال تر است» .
و فرمود: «ما قضى مسلم لمسلم حاجة الا ناداه الله تعالى: على ثوابك، و لا ارضى لك بدون الجنة» «هيچ مسلمانى حاجت مسلمانى را روا نمی كند مگر اينكه خداى تعالى به او خطاب می كند كه: ثواب تو به عهده من است، و به غير از بهشت چيزى را براى تو نمی پسندم» .
و فرمود: «ايما مؤمن اتى اخاه فى حاجة فانما ذلك رحمة من الله ساقها اليه و سببها له فان قضى حاجته كان قد قبل الرحمة بقبولها، و ان رده عن حاجته و هو يقدر على قضائها فانما رد عن نفسه رحمة من الله عز و جل ساقها اليه و سببها له، و ذخر الله تلك الرحمة الى يوم القيامة حتى تكون المردود عن حاجته هو الحاكم فيها، ان شاء صرفها الى نفسه، و ان شاء صرفها الى غيره» «هر مؤمنى كه براى حاجتى نزد برادر خود رود رحمتى است كه خدا آن را به سوى او فرستاده و براى او سبب ساخته است، پس اگر آن حاجت را برآورد رحمت را قبول كرده است، و اگر حاجت او را رد كند، با وجود اينكه می تواند برآورد، رحمتى را كه خداى عز و جل به سوى او فرستاده و براى او سبب ساخته رد كرده است، و خداى عز و جل آن رحمت را تا روز قيامت ذخيره كند تا كسى كه حاجتش رد شده درباره آن حكم كند، اگر خواهد آن را به خود برگرداند و اگر خواهد به ديگرى واگذار كند» .
سپس امام به راوى فرمود: «به نظر تو چون روز قيامت شود، اين شخص رحمتى را كه از جانب خدا برايش روا گشته به چه كسى وا می گذارد؟» راوى گفت:
گمان دارم آن را به خود بر می گرداند، فرمود: «گمان مبر! بلكه يقين داشته باش، كه هرگز آن رحمت را از خود نمی گرداند» .
و فرمود: «من مشى فى حاجة اخيه المؤمن يطلب بذلك ما عند الله حتى تقضى له كتب الله عز و جل له بذلك مثل اجر حجة و عمرة مبرورتين، و صوم شهرين من اشهر الحرم و اعتكافهما فى المسجد الحرام، و من مشى فيها بنية و لم تقض، كتب الله له بذلك مثل حجة مبرورة، فارغبوا فى الخير» «هر كه در راه حاجت برادر مؤمنش براى خدا گام بردارد تا آن را بر آورد، خداى عز و جل ثواب حج و عمره مقبول و روزه دو ماه حرام و اعتكاف آن دو ماه در مسجد الحرام را براى او می نويسد.و هر كس به نيت روا كردن حاجت برادر خود گام بردارد و آن حاجت بر آورده نشود ثواب يك حج مقبول برايش می نويسد، پس در كار خير رغبت كنيد» .
و فرمود: «لان امشى فى حاجة اخ لى مسلم احب الى من ان اعتق الف نسمة، و احمل فى سبيل الله على الف فرس مسرجه ملجمة» «اين را كه در راه بر آوردن حاجت برادر مسلمانم گام بردارم دوست تر دارم از اينكه هزار بنده آزاد كنم و هزار اسب زين و لجام كرده در راه خدا (يعنى به جهاد) بفرستم» .
و فرمود: «هر كه براى خدا در راه حاجت برادر مسلمانش بكوشد، خداى عز و جل براى او هزار هزار حسنه نويسد، كه به سبب آن خويشان و همسايگان و برادران و آشنايانش آمرزيده شوند، و اگر كسى در دنيا به او نيكى كرده باشد روز قيامت به او گويند: به آتش در آى و هر كه را كه در دنيا به تو نيكى كرده يافتى به اذن خداى عز و جل بيرون آر، مگر اينكه ناصبى باشد» . و امام موسى بن جعفر عليهما السلام فرمود: «ان لله عبادا فى الارض يسعون فى حوائج الناس، هم الامنون يوم القيامة.و من ادخل على مؤمن سرورا، فرح الله قلبه يوم القيامة» .
«براى خدا در زمين بندگانى است كه در حاجات مردم می كوشند، اينان در روز قيامت ايمنند. و هر كه مؤمنى را شاد سازد خدا روز قيامت دلش را شاد و خوش گرداند» .
برگرفته از:http://www.naraqi.com/per/g/g_4/19.htm
ای کاش از ما نپرسند بعد از شهیدان چه کردید آخر چه داریم بگوییم جز انبوهی از ..............................
بدون شرح
طليعه بهـــــار
الهــی!
اينک که طبيعت در طليعه بهـــــار جان و حيات دوباره می يابد
دست های خالی مان را به اميد لطف و رحمت تو بالا می آوريم،
و از تو می خواهيم، باز هم روزيمان باشد
چشمی که جز برای تو نگريد
دستی که تنها دامان تو بگيرد
پايی که جز به راه تو نرود
و جانی که لحظه ای بی ياد تو زنده نباشد…
آمین یا رب العالمین
برترین راه جهت رسیدن به مقام قرب الهی ، کسب معرفت صحیح و تحصیل معارف دینی است که با برهان همراه است .
سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا مجتبی نورمفیدی ،رئیس هیئت امناء مدرسه علمیه الزهرای گرگان :برترین راه جهت رسیدن به مقام قرب الهی ، کسب معرفت صحیح و تحصیل معارف دینی است که با برهان همراه است .
سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا مجتبی نورمفیدی ،رئیس هیئت امناء مدرسه علمیه الزهرای گرگان در جمع طلاب این مدرسه بیان داشتند : سعادت انسان دو جنبه دارد : یکی مربوط به عقل عملی است و دیگری مربوط به عقل نظری است . عقل عملی در واقع محرک انسان برای انجام اعمال صالحه می باشد بطوری که انسان فعل خود را در چارچوبی قرار دهد که موجب درک و جلب یک سری مصالح شود و یا از چیزهایی اجتناب کند که باعث دفع مفاسد و مضرات شود. عموما تصور بر این است که آنچه موجب قرب الهی می شود از راه عمل صالح ایجاد می گردد البته در این مورد تردیدی نیست ولی برترین راه جهت رسیدن به مقام قرب الهی ، کسب معرفت صحیح و تحصیل معارف دینی است که با برهان همراه است ( عقل نظری). هر تلاشی برای ارتقاء معرفت صحیح علاوه بر اینکه به خودی خود دارای ارزش ذاتی است بلکه ایجاد ثواب در حوزه عمل هم خواهد نمود. یعنی بنابر نص روایات یک ساعت مطالعه جهت مبرهن کردن عقاید از سالها نماز و روزه ای که خالی از این وجه باشد ارزشش بالاتر و برتر است.
وی ادامه داد: در روایات فراوانی از ائمه اطهار (ع) بر این نکته تاکید شده است که میزان سنجش اعمال شخص ، میزان عقل اوست یعنی هر چه معرفت انسان مطابق با واقع باشد نه تنها به مقام قرب می رسد بلکه پاداشش بیشتر است. . در روایتی از پیامبر اکرم (ص) وارد است که فرمودند: اذا بَلَغَکم اَن رجل حسن حال فنظُرُ بحسن عقل : اگر شنیدید فلان کس آدم خوبی است نگاه به حسن عقل او کنید.
رئیس هیات امناء این مدرسه ادامه داد: کسب معرفت دینی از جمله اهداف اصلی شما در مسیر تحصیل علوم دینی است که باید به آن توجه ویژه نمایید. هر چه دایره ی این معارف برای شما گسترده تر و صحیح تر باشد قطعا به سعادت نزدیکتر خواهید شد. در مورد برخی از معارف دینی همچون راجع به امام حسین (ع) عمده کارها به سمتی است که فقط اشک و عزاداری برای امام حسین (ع) ریخته شده اما اگر این اشک و عزاداری همراه با معرفت باشد طبق روایات بسیار ، ثواب به همراه دارد و موجب سعادت خواهد شد.. “جنات تجری من تحت الانهار” که در قرآن بیان شده و جهت ورود به این جنت تلاش می کنیم این برای متوسطین از مردم است ، که باجنت خدا آنجا که می فرماید ” یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فدخلی فی عبادی ودخلی جنتی ” متفاوت است ، مراد از جنت در “و ادخلی جنتی” جنت المقربین است و مخصوص کسانی است که در حوزه عقل نظری با برهان به معرفت رسیده ا ند.